گفت و گو با حجت الاسلام نوروزی( معاونت تحقیقات حوزه قزوین) بخش2
* جنابعالی از اساتید خوب حوزه علمیه قزوین نیز هستید و از این جایگاه نیز ارتباط خوبی با طلبه ها دارید. آیا احساس نمی کنید طلبه ها نسبت به امر پژوهش، خیلی بی میل و رغبت هستند ؟ چرا ؟
بنده نیز این احساس را دارم و به وضوح این بی میلی را در طلبه ها می بینم. طلاب محترم در این زمینه نیز از چند جهت دچار آسیب شده اند. جهت اول ناشی از خلأ مدیریت است. به طور کلی بحث پژوهش در حوزه ها، به خوبی مدیریت نشده است. طبیعتاً مدیریت که نباشد، برنامه ای هم نیست. یعنی اشکال اصلی از ناحیه سیستم است. سیستم برای اینکه پژوهش جزء برنامه های ثابت و ضروری طلبه ها قرار گیرد، برنامه ریزی نداشته است.
جهت دوم به طلبه ها و عدم احساس نیاز آنها بر می گردد. امروزه بخشی از طلاب هیچ احساس نیازی به پژوهش نمی کنند. به عبارت دیگر، بخشی از طلاب و روحانیون ما دغدغه دینی ندارند. البته این دغدغه نداشتن مغرضانه نیست بلکه اساساً در این وادی قرار نگرفته اند و اطلاعی ندارند که امروزه برای دفاع از آموزه های دینی فقط منبر کافی نیست و بخش زیادی از هجوم دشمنان از طریق قلم و نوشتار صورت می گیرد و اگر طلبه ای بخواهد از مدافعین واقعی دین باشد، لازمه اش پژوهشگری و ورود به عرصه های جدید مثل اینترنت و وب گردی و وبلاگ نویسی است.
جهت سوم به حمایت نشدن نیروهای کار آمدی از سوی متولیان امور بر می گردد. در گذشته اشخاصی که علائق پژوهشی داشته یا پژوهش ها و ایده های تحقیقی خوبی داشته اند، به جهت خلأ مدیریت، حمایت نشده اند.
این قبیل مسائل باعث شده که بی رغبتی به مسأله پژوهش در حوزه علمیه قزوین ، نمود بیشتری پیدا کند. بعضی طلبه ها در برخوردهایشان با بنده هم اظهار می دارند که : ما می خواهیم چند صفحه سر هم کنیم و 5 نمره بگیریم. اگر بتوانیم برای فعالیت های پژوهشی یک نمره مستقل در نظر بگیریم و ضرورت و نیاز بودن پژوهش را برای طلبه تبین کنیم، مقداری اوضاع بهتر می شود.
* به نظر می رسد مقداری از این مشکل به جهت گیری حوزه برگردد که غایت طلبگی را در تبلیغ قرار داده است و پژوهش و مسائل دیگر، رقیب گردن کلفتی مثل منبر دارند که همه چیز را در خودش می بلعد. به هر حال تبلیغ یکی از کار کردهای حوزه به شمار می آید همانگونه که آموزش نیز یکی دیگر از کارکردهای حوزه است. به نظر شما آیا می توان برنامه ای طراحی کرد که پژوهش را هم یکی از کارکردها و اهداف اصلی حوزه ببینیم ؟
اگر یک همفکری و یک نگرش عمومی نسبت به مسأله پژوهش صورت گیرد. ممکن است این اتفاق رخ بدهد که اتفاق مبارکی خواهد بود.
* بگذارید سؤالم را روشنتر بپرسم. در حال حاضر اگر کسی منبر نرود، گفته می شود که کار طلبگی نمی کند. آیا می توان کاری کرد که کار طلبگی در منبر و تبلیغ رفتن محدود نباشد؛ بلکه مدرسی در حوزه و پژوهشگری نیز به عنوان کار طلبگی پذیرفته شود ؟
لازمه این کار این است که یک همفکری عمومی در میان مسؤلین حوزه و معاونت پژوهش به وجود بیاید و بر اساس آن در مفهوم و مصادیق تبلیغات دینی، توسعه ای قائل شد. بر این اساس علی رغم اینکه منبر یک اهرم مهم برای تبلیغ آموزه های دینی به شمار می آید، امکان بازگشایی فضایی جدیدی برای تبلیغ وجود داشته باشد که پژوهش از زمره این فضا های جدید است. چه بسا یک پژوهش علمی و ماندگار، اثراتی به مراتب بیشتر و قوی تر از سخنان یک منبر توانا داشته باشد. چون منبر با هر تعداد جمعیتی که مستمع آن باشند، محدود به زمان خاصی است ولی اثر علمی به نگارش در آمده، ممکن است با تیراژ های بالا، برای دفعات مختلف و برای سالهای متمادی، بماند و کاربرد داشته باشد. بنابراین اگر در این جنبه هم سرمایه گذاری صورت گیرد پژوهش هم می تواند یک مکانیزم بسیار بالایی برای تبلیغ دین به شمار رود.
* به نظر بنده عنوان دادن و درجه بندی کردن پژوهش ها و پژوهشگر ها، می تواند در تبدیل پژوهش به یکی از کارکردهای مهم حوزه، نقش به سزایی داشته باشد. در حال حاضر در حوزه قزوین کسی را با عنوان پژوهشگر یاد نمی کنیم. عناوینی مثل استاد حوزه ، منبری، و خطیب توانا و... کاربرد زیادی دارد ولی عنوان پژوهشگر خوب، کارشناس پژوهش برای کسی اطلاق نمی شود. این پیشنهاد را چگونه می بینید ؟
از جمله مسائلی که در چارچوب تعریف شده معاونت تحقیقات وجود دارد و ما پیگیر آن خواهیم بود. همین مطلب است. یعنی معاونت تحقیقات به عنوان یک نهاد پژوهشی باید هیئت علمی داشته باشد که متأسفانه بنا به دلایلی در سالهای گذشته این اتفاق نیفتاده است.
اگر ما بتوانیم هیئت علمی پژوهشی را تشکیل بدهیم به ضمیمه ادامه انتشار نشریه « فصل رویش »و شناسایی و جذب نیروهای توانمندی که کارایی پژوهشی داشته باشند. می توانیم در آینده شاهد افرادی با هویت صنفی پژوهشگری باشیم.
* طلبه ادبیات خوان چه نیازی به پژوهش دارد ؟ آیا لازم است که طلبه در حین آموزش گرفتن ادبیات، وارد مقوله پژوهش بشود ؟
البته ما در حین آموزش های ابتدایی از او انتظار پژوهش نداریم. باور ما این است که باید به طلاب مبتدی، پیش نیازهای پژوهش را تعلیم بدهیم تا اندک اندک با تحقیق و پژوهش آشنا شود و در مقاطع بالاتر بتواند با تحقیق دست و پنجه نرم کند و در نهایت در سطوح بالاتر عملاً از او توقع داشته باشیم که مقاله ای را بنگارد که حداقل های پژوهشی را داشته باشد. پژوهشگری چیزی نیست که ما بگوئیم در مقاطع اولیه نیاز به پرداختن به ان نیست و می توان بعد از اتمام سطوح علمی به سراغ پژوهش رفت.
* اگر این اتفاق بیفتد، مگر چه می شود ؟
مثل این است که به کسی بگوئیم : شما فعلاً چند سال غذا بخور و بعد از اتمام آن دوره بگوئیم : دیگر غذا نخور و آب بخور. آب و غذا با هم هستند و نمی توان آنها را از هم جدا کرد. یعنی ما باید آموزش و پژوهش را توأمان در کنار هم قرار دهیم. البته پژوهش باید مقداری از آموزش عقب تر باشد تا طلبه مختصر آشنایی با علوم اسلامی داشته باشد.
البته متأسفانه نگرش غالب طلبه ها این است که: « آموزش و پژوهش دو امر جدا از هم هستند و فعلاً باید درس بخوانیم و بعداً وارد مقوله پژوهشگری هم خواهیم شد. » در حالیکه این گفته یا اصلاً در آینده اتفاق نمی افتد و یا خیلی دیر و با کیفیت پائین به نتیجه می رسد.
چون در این مدت 12ـ 10 سال شخصیتش به گونه ای قالب خورده است و اگر بعداً بخواهد به سمت پژوهشگری روی بیاورد، باید قالب جدیدی به خودش بگیرد که دشواریهای خود را دارد. در حالی که اگر از همان ابتدا و به صورت اندک اندک با پژوهش آشنا و مأنوس شود، بعد از اتمام سطح با دارا بودن حداقل های پژوهشی« اگر نگوئیم حداکثرها » راحت تر می تواند وارد پژوهش گردد.
* اگر کسی بخواهد در آینده وارد عرصه هایی غیر از پژوهش شود مثل تبلیغ، هنر، جذب در دستگاههای قضایی و اداری و... آیا باز هم لازم است در ایام تحصیل روش پژوهش یاد بگیرد و کار پژوهشی تحویل بدهد ؟
جواب این سؤال بسته به تعریفی دارد که ما از حوزه ارائه می دهیم، ما باید بدانیم مسئولیت حوزه چیست ؟ اگر ما مسئولیت حوزه را در تبین و دفاع از آموز های دینی بدانیم، بر هر طلبه ای پژوهشگری و فرا گرفتن مهارت های پژوهشی لازم است ؛ حتی اگر در آینده بخواهد به امر تبلیغ و منبر بپردازد. در نگاه ما منبری هم باید یک منبری محقق باشد و مطالبی را ارائه بدهد که محققانه و عالمانه بوده و خودش به حقیقت و کنه آنها رسیده باشد. متأسفانه بسیاری از منبری های موجود در سح شهر ، مطالب سطحی تحویل مردم می دهند. و منبع مطالب آنها روزنامه و اخبار و... شنیده های دیگران است.
منبری های واقعی کسانی هستند که سالیان سال در کنار مطالبی که در منبر عرضه می کنند، کار نوشتاری محققانه هم انجام می دهند. اشخاصی مثل مرحوم فلسفی که چندین دهه « سلطان الخطباء» بود ولی در عین حال آثار قلمی بسیار زیبایی هم دارد. طلبه ها می توانند به مشاغل مختلف بپردازند ولی اگر بخواهند در همه این فعالیت ها، آن وجهه و حیث روحانی بودن خود را حفظ کنند باید به امور پژوهشی بپردازند و الاّ کارمندی هستند که لباس روحانی به تن دارد.
* به نظر شما پژوهشگر خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد ؟
یک پژوهشگر خوب از معیارهای زیر برخوردار است: 1ـ پژوهشگر خوب کسی است که از یک استعداد و توان ذاتی برای پژوهش برخوردار بوده و دارای خلاقیت است روحیه مقلد گرایانه ندارد. برخی افراد روحیه تقلید گرایانه و شخصیت گرایانه دارند. یعنی نظریات برخی اشخاص به شدت روی انها تأثیر گذاشته و حاضر نیستند از آن نظریه عدول کنند. در صورتی که محقق واقعی به دنبال حقیقت است و در صورت اشتباه بودن حرف و نظریه ای، آن را نمی پذیرد حتی اگر صاحب نظریه انسان بزرگی باشد. پژوهشگر خوب باید پشتکار و ثبات داشته و صبور باشد. برخی از امور با چند روز کار فعالیت به نتیجه نمی رسد و محقق برای رسیدن به حقایق در برخی موانع باید سالیان سال متحمل زحمت شود.
محقق خوب باید به دنبال حل معضل علمی باشد ؛ به دنبال گشودن گره های کور یک بحث علمی یا عملی باشد. به اعتقاد بنده بیش از 90% آثار منتشره در ایران به دلیل دارا نبودن این خصوصیت، جزء آثار علمی و پژوهشی به شمار نمی آیند و چیز جدیدی برای عرضه به جامعه ندارند. اگر کسی این فاکتور ها را داشته باشد، از نظر من پژوهشگر خوبی است.
* پژوهشگری یک استعداد ذاتی و خدادادی است و یا اینکه اکتسابی است ؟ آیا همه می توانند به گونه اکتسابی، توانایی های پژوهشی را به دست آورند ؟
در گروه پژوهشگران هر دو اینها دیده می شود. خمیر مایه بعضی از انسانها به گونه ای است که روحیه نقاد و جستجو گری دارند و قالب های نوین پژوهشگری را هم می توانند بعداً کسب کند. حدیثی است که می فرماید : « العلم علمان : علم مطبوع و علم مسموع » یعنی برخی علوم شنیدنی است و با سرکلاس حاضر شدن و شنیدن به دست می آید و برخی در طبع انسان وجود دارد.
* گروه خونی پژوهشگر ؟
باید+O باشد. چون این گروه خونی، به همه خونها می خورد.
* شما فکر می کنید انسان متفاوتی هستید و ما باید کارهای متفاوتی از شما انتظار داشته باشیم ؟
فکر می کنم این گونه باشم.
* یعنی در مدت مأموریت جنابعالی می توانیم انتظارات تحولات اساسی در زمینه پژوهش داشته باشیم؟
با در نظر گرفتن فرآیند زمانی و گذشت مدت زمان مناسبی می توانید منتظر این تحولات باشید.
معمولاً در هفته پژوهش، دانشگاه ها برنامه ای تدارک دیده از پژوهشگران دستگاههای مختلف تقدیر به عمل می آورند. آیا حوزه هم چنین برنامه هایی دارد ؟
این برنامه در سنوات گذشته در حوزه نیز اجرا می شد و طی مراسمی از تحقیقات برتر طلاب، تقدیر به عمل می آمد. گرچه بنده به شخصه از چگونگی مراسم و نوع تشویقی که انجام می گرفت راضی نبودم و معتقدم که باید بسیار با شکوهتر و با کیفیت بالاتر انجام گیرد. انشاالله سعی می کنیم در سالهای آتی این برنامه با کمیت و کیقیت بهتری، اجرا شود.
* چرا باید تولیدات علمی حوزه به لحاظ کیفیت و کمیت به قدری پائین باشد که برای پر کردن سهمیه ای که دانشگاه برای هفته پژوهش در نظر گرفته هم مشکل داشته باشد؟
عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا حوزه نتواند پتانسیل های واقعی خود را در بخش اساتید و طلاب به فعلیت برساند. یکی از آن عوامل، نظام آموزشی حوزه است چنانکه عامل دیگر به نظام مدیریتی بر می گردد. در نظام مدیریتی حوزه، اصلاً برای پژوهش جایگاهی وجود نداشته است.
از جمله عوامل جهت گیری حوزه با محوریت تبلیغ و خطابه است و لذا طلاب محترم، با سبک و سیاق پژوهش و نوشتار کمتر آشنایی داشتند و دارند.
مسأله دیگر این است که علنی کردن و تبلیغ این گونه مسائل در حوزه یا نبوده و یا خیلی اندک بوده است.
و مسأله دیگر این است که سیستم حوزه فقط جنبه آموزشی را از طلبه انتظار دارد. در نتیجه وقت طلبه ها با یک سری از دروس آموزشی کاملاً پرشده و طلبه اصلاً فرصت دست به قلم بردن و نوشتن را ندارد. به نظر می آید که باید نوع نگاه به پژوهش در حوزه عوض شده و بخشی از اوقات طلبه ها برای پرداختن به این امور، آزاد گردد.
* سهم حوزه علمیه قزوین در تولید علم ؟
بسیار پائین، به درصد نمی آید و شاید یک درصد.
* فصل رویش ؟
ابتکاری خوب، کورسوی امید.
* خیلی ممنون که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.
بنده هم سپاسگزارم، موفق باشید.